تولدی دوباره

 هفتمین روز از دومین ماه فصل زمستون ، کودکی پس از 9 ماه و 9 روز رویای کودکانه و بازی با فرشته ها مجبور شد برخلاف میل باطنی ش پا به سرزمینی ناشناخته و دنیایی جدید و عجیب بذاره ... دنیایی که شناخت ظاهر و باطن آدم هاش خیلی سخته ... آدم هایی که تنها لباس آدمیت بر تن دارند .

خداوند احسن الخالقین اونو خلق کرد تا دوباره توانگری ش رو به جمیع کائنات ثابت کنه ...

تا جن و انس و ملک بدونند که چقدر جبار , متکبر , مصور , قادر و مقتدره ...

روزهای عمر به سرعت سپری میشن اما تقدیر زیبایی برای این کودک مقدر نشده و یگانه معبودش این بنده کوچک رو تا به امروز بارها و بارها با انواع بلیات در بوته آزمایش قرارداده تا نقطه اوج بندگی و صبر و استقامتش رو بسنجه .

این عبد خدا در اندیشه ی فردایی مبهم اسیره و در سکوت لحظه ها در انتظار آرامشی ابدی نیازمندانه چشم به آسمون و بارش رحمت و عنایت پروردگارش داره . الهی رِضاً برِضاک...

در آرزوی همسر

دختران لیسانسه منتظر شوهر دکتر ومهندس 
افزایش تحصیلات عالی در میان دختران،موجب بالارفتن سطح توقع انها در ازدواج شده و به این ترتیب سن ازدواج نیز افزایش یافته است.

به گزارش تبیان ، مادر است و با یک دنیا آرزو و نگرانی برای فرزندانش. وقتی پای صحبتهایش می نشینی انگار با کتابی پر از داستانهای مختلف مواجه هستی.از زندگی اش می گوید.از گذران روزهای سخت جوانی و سالهای اول ازدواجش.

همسرش کارگر بازنشسته یک کارخانه نساجی است. گذشته اش اگرچه با سختی و مشکلات بسیار همراه بوده اما به گونه ای برخورد می کند که انگار گذشته را به فراموشی سپرده و نگرانی های اکنونش،برای او دردناکتر از ان چیزهایی است که در گذشته تجربه کرده است.

 3 فرزند دارد که یکی از انها دختر است. به نظر می رسد بخش اعظم نگرانیها و دل مشغولی هایش به خاطر تنها دخترش است.دختری که به قول خودش با هزار و یک مشکل و تنگنای مادی،مراحل کسب مدارج علمی و دانشگاهی را طی کرده است. به هر حال از هزینه های فراوان کلاس های کنکور گرفته تا شهریه دانشگاه آزاد و سایر مخارج تحصیلی،تا حال که با تلاش فراوان و گرفتن معلم خصوصی در کنکور دکترا پذیرفته شده و در رشته مهندسی در یک دانشگاه سراسری مشغول به تحصیل است.

 آنطور که مادرش می گوید روزهای پایان تحصیلش را سپری می کند. 28 سال دارد و دختری محجوب و ساده است. مادر دوست دارد او ازدواج کند و سر و سامانی بگیرد. اما شرایط خانواده به گونه ای است که گویا فرصت های ازدواج برایشان محدودتر شده است.

ادامه نوشته

مريم(س)، دست پرورده خاص خداوند

بررسي چرائي اسوه بودن حضرت مريم(س)

قرآن در ميان زنان، از چهار زن سخن به ميان آورده است.

در ميان اين چهار نفر، دو تن از گذشتگان هستند كه حضرت مريم (س) دختر عمران و حضرت آسيه همسر فرعون(س) هستند و دو تن از امت محمد(ص) يعني حضرت خديجه (س) و حضرت فاطمه(س) است. البته در قرآن از حضرت ساره(س) همسر حضرت ابراهيم(ع) ياد شده ولي به عنوان يك الگو معرفي نشده است.


مريم دختر عمران، سازه الهي
مريم دختر عمران پسر مائان از مادري به نام حنه ولادت يافت و قبل از ولادت، پدرش را از دست داد و كفالت او را زكريا به عهده گرفت و او براساس نذري كه مادر كرده بود، خادم كنيسه بيت المقدس شد. روزي براي آوردن آب به غاري رفت و در آنجا جبرئيل(ع) به صورت انسان و جوانان زيبا بر وي تمثل يافت. در او از روح الهي دميد و او به فرمان خدا به عيسي بن مريم(ع) باردار شد.

خداوند در آيات قرآني هيچ گزارشي از تولد پيامبري چون حضرت عيسي(ع) و مادرش نداده است؛ زيرا در اين مادر و فرزند معجزات و دلايل روشني بر حقانيت پيامبري و وحي و مانند آن است كه خداوند از آن گزارش مي دهد تا هم انسان ها شناختي از حكمت و قدرت خداوند پيدا كنند و هم روش زندگي آنان را سرمشق سبك زندگي خود قرار دهند.

پدر حضرت مريم(س) عمران نام داشت.  وي مردي خوشنام از ديدگاه مردم بود. لذا هيچ اتهامي از بدي و سوء از او نقل نشده و همگان او را به نيكنامي و خوشنامي مي شناختند. حتي برخي بر اين باورند كه او در زمان خود امام جماعت مردم در عبادت بود.

گفته اند كه حضرت عمران(ع) پسري به نام هارون داشته است، از اين رو مردم از حضرت مريم(س) با عنوان خواهر هارون ياد مي كنند. البته به نظر مي رسد كه اين اصطلاح «اخت هارون» يك اصطلاح براي بيان ارتباط قبيله اي باشد. در قبايل دوازده گانه از فرزند بني اسرائيل(ع) افراد به نام قبيله يا عشيره ها خوانده مي شدند. در حقيقت اين اصطلاح براي بيان اين است كه ايشان از عشيره و طائفه هارون(ع) برادر حضرت موسي(ع) بوده است.  اين كاربردها در جوامع عربي و غيرعربي نيز براي مخاطب قرار دادن افراد وجود داشته و دارد.

وفا

ادامه نوشته